کد مطلب:45551
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:25
با توجه به پيوند دين و سياست چرا مراجع در مسائل سياسي دخالتي نمي كنند؟
در جواب اين پرسش گفتني است؛ مسأله پيوند دين و سياست، از عصر پيامبر(ص) سرچشمه گرفته است و اختصاص به عالمان شيعي هم ندارد كه علماي اهل سنت نيز بر اين مسأله تأكيد داشته اند. ابن خلدون (دانشمند و مورخ معروف) مي نويسد: «بايد بدانيم كه صاحب شرع، عهده دار دو امر مهم است: يكي اجراي امور ديني - كه مأموريت آنها را تبليغ كند - و ديگري تنفيذ سياست به مقتضاي مصالح عمومي و عمران واجتماع بشري». قاضي ابو يوسف كتاب «الخراج» را در زمينه مسائل سياسي، اقتصادي و روابط خارجي، از ديدگاه فقه رايج تدوين كرد. در قرن سوم، ابن قتيبه (از علماي به نام اهل سنت) كتاب «الامامةوالسياسه» را در تاريخ خلافت و شرايط خليفه مسلمانان نوشت. ماوردي كتاب «الاحكام السلطانيه» را نوشت و پيوند دين و حكومت را در آن شرح داد. در قرن هشتم سعد الدين تفتازاني كتاب «المقاصد» را در دانش كلام و پيوند دين و حكومت و شرايط حاكم به نگارش درآورد و به همين كيفيت در طول تاريخ، دانشمندان اهل تسنن اين مسأله را پيگيري كرده اند. و اما از عالمان شيعي: به عنوان نمونه شيخ صدوق، با ديلميان پيوند نزديكي داشت و با همكاري ركن الدوله و صاحب بن عباد، توانست به تبليغات ديني شيعيان سامان بخشد. شيخ مفيد نيز با همكاري و ارتباط با ديالمه، توانست سمت و سوي كارها و جهت گيري حكومت ديالمه را به سود اسلام و اهل بيت(ع) متوجّه سازد. سيد رضي، عهده دار سمت هاي پدرش شد و نقابت سادات و نظارت بر امور دادرسي و نيز رياست حاجيان به او واگذار گرديد. شهيد اول، با مبارزان شيعه در شام، فارس، خراسان و ري در پيوند بود و ميان ايشان و دولت نوپاي سربداران در خراسان پيوند تنگاتنگي وجود داشت و همواره با يكديگر مكاتبه داشتند. خواجه نصير طوسي، از نيازي كه دستگاه مغول به فكر و دانش وي داشت، توانست به خوبي بهره ببرد و جلو ويران گري آنها را گرفته و مهارشان كند و در راستاي گسترش اسلام و علم و دانش، از قدرت آنان بهره بگيرد. شيخ بهايي و علامه مجلسي، كه در دوران صفويه مي زيستند، در راستاي اجراي احكام سياسي و اجتماعي اسلام، قدم هاي شايسته اي برداشتند. جهت اطلاع بيشتر ر.ك: نشريه حوزه، شماره 86 و 85، ص 295 . در يك صد سال اخير اشخاصي مانند آيت اللَّه نائيني را مشاهده مي كنيم كه در كتاب «تنزيه الامة و تنبيه الملّه» بر پيوند دين و سياست تأكيد بسيار دارد. هم چنين نقش ميرزاي شيرازي را در تحريم تنباكو و مختل نمودن طرح استعمار انگليس مي توان مشاهده كرد. شهيد مدرس، يكي از مجتهدان قرن اخير است. در تعبيرات آن بزرگوار، رابطه تنگاتنگ بين دين و سياست را مكرّر مي توان يافت و اين جمله معروف از ايشان است كه ديانت ما عين سياست ما است و سياست ما عين ديانت ما است و اصولاً اگر نظام و سياستي براي دين مطرح نباشد، وضع آن همه قوانين در اقتصاد و سياست و قضاوت، عبث و بيهوده خواهد بود. در عين حال برخي از علما به طور نادر به جهت احساس عدم توانايي و يا اشتغالات زيادعلمي از دخالت در امور سياسي كناره گيري مي كنند و اين نه از باب عدم احساس تكليف است، بلكه علت اصلي آن اهتمام زياد به رشد علمي حوزه ها و پرورش نيروهاي قوي علمي و پرداختن به امور فرهنگي است.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.